حالا كه رفته اي

دلم براي تو بيشتر از خودم براي تو مي سوزد

.

.

.

.

فكر ميكني كسي به اندازه ي من

دوستت خواهد داشت؟؟؟

عزيزم ...علاوه بر اينكه جات خالي نيست

.

.

.

سر اينكه كي جات بياد دعواست

دخترك رفت ولي زير لب اين را مي گفت:

"او يقينا پي معشوق خود مي آيد!"

پسرك ماند ولي روي لبش زمزمه بود:"مطمعنا كه پشيمان شده برمي گردد!"

عشق قرباني مظلوم"غرور"است هنوز...

اي مسافر غريبه

چرا قلبمو شكستي

رفتي و تنهام گذاشتي

اي كه بي تو تك وتنهام

توي اين غربت سنگي

مي دونم بر نمي گردي

شدي همرنگ دو رنگي

همه زندگي من اون دو نگاه عاشقت بود

چرا فكركردي به جز من

يكي ديگه لايقت بود

رفتي و ازم گرفتي

اون نگاه آشناتو

واسه من بمبي گذاشتي التهاب لحظه هاتو

حالا من تنها نشستم

بانواي بي نوايي

چه غريبم بي تو اينجا

اي غريبه بي وفايي

كاشكي مي دونستم تويي كه انقدر ادعا ميكردي دوسم داري؛

چطور تونستي يه هفته رو بدون من بگذروني....

همه چيز دروغ بود؟!!!!!

وقتي ماشين عشقت رو توي دلم پارك كردي يادم رفت پنچرش كنم...

حالا تو رفتي و من موندم و دلي كه رد تاير هاي ماشينت را همه جا با خود حمل ميكند

دلتنگي هميشه از نديدن نيست...

لحظه هاي بي خبري پر از دلتنگيست...

اشتباه  كردم...

وقتي گفت دوسم داره نبايد مي پرسيدم چقدر

.

.

.

.

.

.

.

بايد ميگفتم تا كي؟؟؟

دردناك ترين جدايي ها آنهايي هستند كه...

نه كسي گفت چرا؟...

و نه كسي پرسيد چرا؟...

واقعا چراااااااااااااااا؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!

مرز عشق تو شباهت عجيبي به آدامس داشت(آدامس موزي):

اول شيرين بودم برات؛

بعد دوست داشتني؛

سپس تكراري و خسته كننده؛

و در آخر دور انداختني(مثل يه آدامس انداختيم دور...دوره دور)!!!

عشقاي امروز واسه يه لحظه ان

دوست داشتناشون دروغ محضن

دل به دلش دادم ولي سراب بود

آخر اين عشق هم پر عذاب بود.

..........بي تو تنها..........

سلامتي من،سلامتي تو،سلامتي ما.

از معلم ديني پرسيدند عشق چيست؟گفت:حرام است.....